شناخت اصطلاحات موسیقی ایرانی

برگزار کننده گیلارو در هنر 1402/07/22
اشتراک گذاری
شناخت اصطلاحات موسیقی ایرانی

اصطلاحات موسیقی به نقشه راه و نشانه های موسیقی اطلاق می شود. موسیقی نقش کلیدی و مهمی در زندگی بسیاری از مردم ایفا می کند. هرچه قدر دانش بیشتری در مورد موسیقی کسب کنیم بیشتر می توانیم اشکال موسیقی را درک کنیم و از آنها لذت ببریم.
برای کمک به تحول در درک بهتر شما از نوازندگی و همچنین افزایش پاسخ عاطفی شما به خود موسیقی، ما در این مطلب فهرستی از چند اصطلاح پرکاربرد موسیقی و تعریف آنها را آورده ایم. این اصطلاحات موسیقی برای آن دسته از افرادی که ساز می زنند به منزله زبان سازها به حساب می آید.
مقام : قبل از اینکه واژه دستگاه وارد موسیقی شود در تقسیم بند موسیقی ایرانی از آن استفاده می شده است و یه معنی ایستاده و بجای ایستادن است و این کلمه از قرن هشتم در فرهنگ موسیقی ما عمومیت پیدا کرده است .


دستگاه : اصطلاحی است که یکی دو قرن اخیر در تقسیم بندی که از موسیقی ایرانی صورت گرفت جانشین مقام شده و از دو لغت دست و گاه تشکیل شده و به معنی قاعده ، قانون روش نوع ، تقسیم،نوبت و … است وگویا اولین بار این اصطلاح به وسیله مخبر السلطنه بکار رفته است .
نغمه : صدایی که از دستباز وتر ایجاد می شود یا صدایی که از زدن زخمه ای با ساز ایجاد می گردد که امروز تحت تاثیر از فرهنگ غربی آن را نت می گویند.
بُعد :  یعنی فاصله و ان عبارتست از آغاز صوتی تا آغاز صوت دیگر و انواع بعد عبارت اند از بعد ذی الکل ، بعد ذی الخمس ، بعد ذی الاربع ، بعد طنینی ، بعد بقیه و بعد مجنب .
ایقاع : یا وزن عبارتست از چگونگی جابجا شدن صدها در زمانهای محدود و نسبتهای معین و انواع وزنها عبارت از : ۱- هزج ، ۲- رمل خفیف ۳- رمل ۴- ثقیل ثانی ، ۵- خفیف ثانی ۶- ثقیل اول ۷- خفیف ثقل اول .
مضراب : چیزی یا شیئی است با شکلهای مختلف که با آن بر وترهای ساز زخمه می زنند و جنس آن ها مختلف است که در سنتور از چوب در تار از فلز و در سه تار از ناخن انسان استفاده می شود .
دَ ساتین : پرده هایی است که بر دسته سازه های زهی بسته می شود و انگشتان نوازنده روی آنها قرار می گیرد و هر کدام از انها نام خاصی دارد .
پرده طنینی : طنینی را قوی یا مقوی گویند وآن عبارت است از فاصله یک پرده تا پرده بعد و هر دانگ موسیقی را به دو پرده و یک نیم پرده تقسیم می کنند مطابق تا سبابه و از سبابه تا بنصر .
دانک : یا ذی الاربع که از تقسیم گام یا ذی الکل به دست می آید بدین ترتیب که ذی الکل به دو ذی الاربع و یک بعد طنینی تقسیم می شود که این بعد طنین در انتهای دو ذی الاربع قرار می گیرد .
تحریر : صوتی آهنین است که معمولا آواز خوان از آن استفاده می کند و در اثر عبور هوا از حنجره و برخورد با تارهای صوتی ایجاد می گردد.

نظرات (0)

اشتراک گذاری

این پست را با دیگران به اشتراک بگذارید